.:::گروه مبشران ظهور منجی:::.

.:::گروه مبشران ظهور منجی:::.
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک های مفید

بحث اثبات ولایت فقیه امروز یک نیاز و سوال اساسی برای جوانان و دانشجویان نسل جدید انقلاب است که دشمن نیز شبهات زیادی پیرامون این مبحث مطرح کرده اند مثلا ولایت فقیه کجای قرآن آمده ؟ چرا قبل از این کسی از ولایت فقیه صحبت نمیکرد و یک دفعه این مطلب را ساختند و ...

در این نوشتار سعی می شود برخی از ادله شیعیان درباره ولایت مطلقه فقیه مطرح شود.

 

ولايت فقيه در كلام پيامبر

بررسی سیره عملی ونظری پیامبر اکرم , مبینّ این واقعیت است که یکی از مهم ترین کار های آن حضرت، استحکام تداوم رهبری به وسیله "نخبگان دینی" بر اساس دستورات الهی بود. بر اساس تعالیم پیامبراکرم ، ولایت "عالم به احادیث و روایات"- که حضرتشان آنان را (فقیه) می نامید- باید بر جامعه تحقّق یابد.به همین سبب می فرمود: (ای مردم! جانشینان من کسانی اند که پس از من احادیث و سنت مرا بیان می کنند )
( فقیهان امانت داران پیامبرانند)

(عالمان وارثان انبیا هستند...)

پیامبر اکرم در مرحله نخست، برترین فقیهان و نخبگان؛ یعنی، معصومان را جانشینان خاص و در رتبه دوم، فقیهان غیر معصوم را جانشنان عام خود معرفی فرمودند. پیامبر اکرم اگر چه می توانست دانشمندان دیگری را- که علم تاریخ، حقوق و سیاست، طب، اقتصاد، صنعت، و...دارند- جانشین خود و حاکم بر مردم کند؛ ولی به شناخت شریعت اسلامی تکیه کرد و فرمود:
(کسی که کاری از مسلمانان را بر عهده گیرد، در صورتی که می داند فرد مناسبتری برای آن موضوع وجود دارد که
به کتاب خدا و سنت پیامبر داناتر است، به درستی که به خدا و رسول او و همه مسلمانان خیانت کرده است)

ولایت فقیه در روایات اهل بیت

بعد از پیامبر اکرم ، ائمه اطهار نیز به مسأله ولایت فقیه اهمیت ویژه ای دادند و بر نقش فقه و فقاهت در اداره و رهبری جامعه اسلامی تأکید کردند.
امام علی می فرماید:
(ای مردم! به درستی که شایسته ترین مردم به این امر - حکومت - قوی ترین مردم وعالم ترین آنان به دستورات خداوند در امر حکومت است).
یکی از دلایل نقلی ، مقبوله عمربن حنظله است که در طول تاریخ مورد استناد فقیهان شیعه بوده است.
عمربن حنظله روایت میکند: « از امام صادق پرسیدند: دو نفر از ما -شیعیان- که در باب «دین » و «میراث » نزاعی دارند، به نزد سلطان یا قاضیان -حکومت های جور- جهت حل آن می روند؛آیا این عمل جایز است؟ حضرت فرمود: هر کس در موارد حق یا باطل به آنان مراجعه کند؛ در واقع به سوی طاغوت رفته و از او مطالبه قضاوت کرده است. از این رو آنچه بر اساس حکم او که خود فاقد مشروعیت است دریافت می دارد، به باطل اخذ نموده است؛ هر چند واقع حق ثابت او باشد؛ زیرا آن را بر اساس حکم طاغوت گرفته است.

خداوند امر فرموده است: باید به طاغوت کافر باشند وآن را به رسمیت نشناسند
آن گاه پرسیدم پس در این صورت چه باید کنند؟
امام فرمود: باید به کسانی از شما -شیعیان- که حدیث و سخنان ما را روایت میکنند و در حلال و حرام ما به دقت می نگرند واحکام ما را به خوبی باز می شناسند -عالم عادل -  مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم پس هر گاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و برما رد شده است و آن که مارا رد کند، خدارا ردکرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است. این حدیث از جهت سند معتبر ومورد قبول فقیهان شیعه است
امام رضا در حدیث مفصلی خطاب به فضل بن شاذان نیشابوری م یفرمایند « اگر امام عادل و امین نباشد حقوق مردم محفوظ نمیماند و دین كهنه شده و احكام وارونه میگردد »
اسحاق بن یعقوب نامه ای برای حضرت ولی عصر مینویسد و محمد بن عثمان، نماینده ی آن حضرت، نامه را میرساند جواب نامه به خط مبارك صادر میشود: « در حوادث و پیشامد هها به راویان حدیث ما روجوع كنید، چرا كه آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم »
علاوه بر دلایل قرآنی، احادیث بسیاری نیز بر نظریه ولایت فقیه دلالت می کنند، که خلاصه ای از آنها را در چند دسته تقدیم می شود:

الف. حدیث خلافت:
«اللهم ارحم خلفائی ... الذین یأتون من بعدی ویرُون عنّی حدیثی و سنّتی.»[1]
در این حدیث، فقها خلیفه رسول خوانده شده اند.

ب. حدیث وراثت:
قال رسول الله(ص): «العلماء ورثه الأنبیاء؛[2] علماء وارثان انبیاء هستند.»
و مفاد آن انتقال ولایت از انبیاء به علما و فقها است. جمله ی «و من سلک طریقاً یطلب فیه علماً» که در دنباله ی این حدیث آمده است، با انطباق علما بر ائمه ی معصومین(ع) مغایرت دارد.

ج. حدیث حکام:
قال علی(علیه السلام ):«العلماء حکّام علی النّاس؛[3] علما حاکمان بر مردمند.»
مفهوم حاکم کاملاً روشن است و دلالت آن بر ولایت فقیه، امری غیرقابل تردید است.

د. حدیث اختیار امام:
قال علی(علیه السلام): «الواجب فی حکم الله و حکم الإسلام علی المسلمین – بعد ما یموت إمامهم أو یقتل، ضالاً کان أو مهدیا ً – أن لا یعلموا عملاً و لا یقّدموا یداً و لا رجلاً قبل أن یختاروا لأنفسهم إماماً عفیفاً ورعاً عارفاً بالقضاء و السنّه یجیء فیئهم و یقیم حجّهم جمعنهم، و یجبی صدقاتهم.[4] علی(ع) فرمود: واجب است در حکم خدا و حکم اسلام نسبت به مسلمین، اینکه هیچ عملی را انجام ندهند و دست به سوی چیزی و یا کاری دراز نکنند و قدم در هیچ جائی ننهند، مگر آنکه قبلاً برای خود رهبری عفیف و پرهیزکار و عارف و عالم به احکام قضا و سنت رسول خدا(ص) انتخاب نمایند. تا اموال عمومی را گرد آورد و حج و جمعه مردم را بپا دارد و صدقات را جمع نماید.»

هـ. حدیث مجاری امور:
امام حسین(ع) فرمود: «مجاری الامور بید العلماء باللاه الامناء علی حلاله و حرامه؛[5] زمام امور مردم به دست عالمانی است که علمشان از سرچشمه وحی گرفته شده باشد. و امین بر حلال و حرام خدا باشند.»

و. حدیث حاکم:
امام صادق(ع) فرمود:«ینظر إنّ من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف أحکامنا فلیرضوا به حکماً فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً؛[6] مردم باید دقت کنند و از میان فقهایی که راوی حدیث ما هستند و در احکام حلال و حرام ما صاحب نظرند و به احکام اهل بیت(ع) آشنایی دارند، فقیهی را انتخاب کنند و او را در میان خود حاکم قرا دهند. چرا که من او را بر شما حاکم قرار دادم.»
بدین ترتیب فقها از جانب ائمه ی معصومین(ع) به عنوان حکام تعیین شده اند و مردم هر کسی را که از میان فقها انتخاب نمایند، هم او منتخب و نایب امام نیز هست.

ز. حدیث حصون:
امام موسی بن جعفر(ع) فرمود:« لاّن المؤمنین الفقهاء حصون الإسلام کحصن سور المدینة لها؛[7] مؤمنان فقیه برای اسلام چون دژ و دیوار محافظ شهرند که اسلام را در برابر دشمنان نگهبانند.»
این نوع حفاظت که در آن تشبیهی نیز به کار رفته است، به معنی حفظ علمی احکام اسلام نیست، بلکه منظور از آن تشکیل قدرت سیاسی و اجرای احکام و برپایی عدالت و دفع دشمنان و اداره ی امور مسلمین و سایر مسایلی است که در مفهوم ولایت فقیه نهفته است.

ح. حدیث تقلید:
امام حسن عسگری از امام صادق – علیهما السلام – نقل می کند:«من کان من الفقهاء صائناً لنفسه و حافظاً لدینه و مخالفاً علی هواه و مطیعاً لأمر مولاه فللعوامّ أن یقلّدوه و ذلک لا یکون ألاّ بعض فقهاء الشیعة؛[8] از فقها آن کس که پرهیزکار و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع اوامر و احکام خدا باشد، عامّه مردم باید از او تقلید نمایند.»
تقلید کامل در تمامی افعال به معنی آن است که در همه ی امور، مرجع و مقلّد مسلمین فقیه است، و اداره ی امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و مدیریت جامعه اسلامی باید به دست فقیه انجام گیرد.

هـ. توقیع شریف:
«و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا (أحادیثنا) فإنّهم حجّتی علیکم و أنا حجّة الله؛[9] در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خدایم.»
منظور از حوادث واقعه، تنها مسائل و احکام شرعیه نیست. زیرا از واضحات است که در این مورد باید به فقیه مراجعه نمود، بلکه مقصود از آن، پیشامدهای اجتماعی و گرفتاریهایی است که برای مردم و مسلمین روی می دهد. در چنین مواردی وظیفه آن است که مردم به فقها مراجعه کنند. همان طوریکه امام(ع) حجت خداست و معنی آن تنها بیان احکام کلی اسلام نیست، بلکه شامل ولایت امر به مفهوم زمامداری امور مسلمین نیز هست، فقها نیز چنین حجتهایی هستند که مردم در تمامی امور خود باید به آنها مراجعه کنند. مفهوم این کلام، آن است که فقها از طرف امام(ع) حجت بر مردم هستند و همه ی امور مسلمین و تمامی کارها و شئون اجتماعی به آنان واگذار شده است.

ط. حدیث منزلت:
«منزلة الفقیه فی هذا الوقت کمنزلة الأنبیاء فی بنی إسرائیل؛[10] جایگاه فقیه در این وقت مانند منزلت انبیاء در میان بنی اسرائیل است.»
بی شکّ جایگاه انبیای بنی اسرائیل، مقام ولایت و زمامداری امور بنی اسرائیل بوده است.

ی. همچنین روایاتی مانند:
«لو لا ذلک اختلط علی المسلمین امورهم» و «لا تبطل حدودالله فی خلقه و لا تبطل حقوق المسلمین بینهم». که هر کدام به نوبه ی خود، دلیل روشنی بر ضرورت نظام سیاسی و دولت و امامت و ولایت فقیه است.
 

روایات بسیار دیگری نیز وجود دارد که مطالعه بیشتر را به شما عزیزان واگذار می نماییم

 


[1]. من لایحضر الفقیه ج 4 ص 420.
[2]. کافی ج 1 ص 32.
[3]. مستدرک الوسایل ج 17 ص 321.
[4]. مستدرک الوسائل ج 6 ص 14.
[5]. مستدرک الوسائل ج 17 ص 315.
[6]. کافی ج 1 ص 67.
[7]. کافی ج 1 ص 38.
[8]. وسائل الشیعه ج 27 ص 131.
[9]. وسائل الشیعه ج 27 ص 140.
[10]. بحار الانوار ج 75 ص 346.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, ] [ 1:7 ] [ سرباز منتظر ]
.: Weblog Themes By Salehon.ir :.
درباره وبلاگ

بسم رب المهدی آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد آقا بیا تا با ظهور چشمهایت این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد آقا بیا تا این شکسته کشتی ما آرام راه ساحل دریا بگیرد آقا بیا ، تا کی دو چشم انتظارم شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد پایین بیا ، خورشید پشت ابر غیبت تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد آقا خلاصه یک نفر باید بیاید تا انتقام دست زهرا را بگیرد
امکانات وب

ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 66
بازدید ماه : 88
بازدید کل : 3662
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

تماس با مدیر



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
چاپ این صفحه